شاید بهانه ی جالبی باشد ، دیدن دوباره تو ...
دیداری که باز هم سرد خواهد بود
و من در دل زمستان سرد باز با سیگار خود را گرم خواهم کرد ...
نگاهت سرد است ...
سیگار شرمنده !!!
آتش جهنم را بیاورید ... .
نه پیشانی من به لبهای تو رسید ، نه لیاقت تو به احساس من
چیزی به هم بدهکار نیستیم
هردو کم آورده ایم ... !!
حــــواست بـہ دلتــ باشد . . .
آن را هـــر جایــــے نگــذار!
ایــن روزهــــــا دل را میــدزدند . . .
بــعد ڪہ بہ دردشـــان نـخــورد
جـای صـــندوق پـستـــ آنــــرا در سطل آشـــــغال مے اندازند !
و تــو خوبــ مـیـــــدانے دلے که اَلمثنے شد!
دیــگر دِلــــ نمـیشود..
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By nbuzz :.